ورزش بوشهر: می خواهم دنیا نباشد وقتی می بینم بچه های شهر و استانم دل خوش کرده اند به ساق پای چند بازیکن لیگ برتری که وقتی آنها را در ترازوی عدل و انصاف و شعور فنی و تاکتیک پذیری قرار می دهیم یک سر و گردن از همه آنها بالاتر هستند.
لازم است قبل از هر چیزی ادای دینی کرده باشیم در مورد مردی که آسان آمد و آسان رفت آنهم در روزگار سختی که باز هم بابا نان داد از عزیز هنرمند بزرگتر از هنر ایرج صغیری که حالا خاک سیه اش بالین است. از قلندرخونه و اقبالو این بچه سیاه چهره محله شکری کسی که در قلندرخونه نیست اما همه تراژدی این نمایشنامه روی نام او می چرخد، خون خواهی اکبر و از کل نعیم بانی مسجد بخاطر قتل اقبالو و مرگ اکبر با خنجر ناجوانمردانه از پشت کل نعیم در قلندرخانه مسجد این یادگار بیاد ماندنی تئاتر استاد صغیری و اما الف سر خط تعجب می کنم از آقای زارع استاندار محترم استان که در اوج هوشیاری و نخبه گری فوتبال استان هنوز بیمار است و راهی برای علاج آن آنهم در استانی ثروتمند و با فرهنگ با این همه منابع روی زمین و زیرزمین که ایران و قسمتی از جهان را ساپورت میکند پیدا نکرده است، چرا هر چه بر درب خانه بالاترین مقام استان دق الباب می کنیم این درب به روی ورزش و فوتبال استان باز نمی شود ما آن را در بی تفاوتی و پشت گوش انداختن نمی دانیم شاید در درجه اهمیت موضوع بهتر و شفاف تر بتوانیم صحبت کنیم انرژی، آب معیشت و کار و بهداشت و مسکن لازمه یک زندگی ارزشمند و بدون دغدغه می باشد اما وقتی استانی عظیم ترین ذخائر انرژی و نزدیک به هزار کیلومتر مرز آبی با خلیج فارس دارد تمامی مشکلات و خواسته ها را می تواند روی انگشتان یک دست بچرخاند همه این تغییرات و به روز شدن قابل اجرا است هر چند فوتبال کشور روی ریل واقعی خود حرکت نمی کند این فوتبال می تواند نیازهای خود را برطرف کند بشرط آنکه سیاست های کلی نظام و ورزش بخواهد و دوران گذار را سریع شناسائی کند و برای چند سال با حمایت های خود این فوتبال را به سوی مستقل شدن کمک کند و مثل فوتبال تمامی دنیا به آن اجازه درآمدزائی بدهد.
همانطور که فوتبال جهان در شرایط فعلی هم می تواند خود را اداره کند و هم به تمامی منابع اقتصادی و کارتل های بزرگ پول قرض بدهد. آقای استاندار خیلی چیزها حتی در بدترین قواره خود می شود تحمل کرد اما زخم زبان جگرسوز است دوا و درمان دارد یا ندارد بماند اما راه جلوگیری از آن را زمان خیلی خوب بما آموخته است با توانمندی ها استان همه چیز را فیکس کنید و کارشناسان را بکار بگیرید و طوری سنگ روی سنگ بگذارید که مو لای درز آن نرود آن وقت خواهیم که به اندازه دعای (امن یجیب) در نیمه شب های تنهائی اثر بخش خواهد بود من این حرفها را می زنم تا فوتبال از قفس گیر افتاده در برداشت های یک سرگرمی بصورت یک عنصر آهن ربائی برای جذب و نگه داشتن مردم کنار هم و تولید ثروت و اقتصاد و نشاط معرفی کرده باشم، آقای استاندار زخم زبان همان شمشیر زبان است که دیگران بعد از این همه محبت در رابطه با گاز و نفت و انرژی که از این استان به آنها می رسد سعی می کنند فوتبال ما را تحقیر کنند بدون آنکه طارمی ها، ماهینی ها، قایدی ها و محبی ها در تیم ملی را ببینند، استانی پُر از استعداد اما دلگیر و غمگین، دست فوتبال را بگیرید کسی ضرر نمی کند.